تفاوت های روانشناختی زنان و مردان

8 مورد از تفاوت های روانشناختی زنان و مردان

ساختار مغز زنها با مردها متفاوت است. ارتباط دو نیمکره چپ و راست مغز  زنان بیشتر و فعال تر از مردان می‌باشد. گویی دو نیمکره را یک اتوبان دوطرفه بزرگ به هم وصل کرده. اما ارتباط دو نیمکره مغز در آقایان بسیار کمرنگ است، مثل اینکه بایک جاده تنگ و باریک بهم وصل شده.

به همین دلیل زن ها قادرند چند کار مختلف را همزمان انجام دهند تمایل دارند اطلاعات را بارها و بارها در ذهن و مغزشان مرور کنند. زنها اندیشه های استقرایی دارند، از جز به کل می رسند و به آسانی اشتباهات خود را می پذیرند زنها در صحبت کردن از مردها قوی تر هستند. و اما مردها تمایل دارند اطلاعات را طبقه بندی کنند و در مغزشان ذخیره کنند و از کل به جز میرسند احساسات کمرنگ تری دارند. دارای مهارت بیشتری در استدلال‌های انتزاعی و هوش دیداری فضایی می باشند. فراید مشاوره رایگان ازدواج که به شکل مشاوره رایگان در آوای مشاوران انجام می شود به شما در رسیدن به این شناخت کمک خواهد کرد.

1)تفاوت در سرزنش کردن

زن ها :ابتدا خودش و بعد دیگران را سرزنش می کند. زن سهم خود را در اشتباه یافته اول ایراد کار خودش را دیده وبعد سراغ مرد میرود.

مردها:  ابتدا دیگران را سرزنش کرده و بعدابه  اشتباه خود پی می برند. مثلاموقع تصادف مردبه همسر خود می‌گوید که صحبت کردن تو باعث شد من تصادف کنم. اول همسرش را سرزنش می کند بعد فکر می کند و متوجه می شود که حرف زدن همسر ش ربطی به تصادف نداشته است.

در این مورد مقاله ی چطور مشکلمو با همسرم حل کنم جهت مطالعه و افزایش آگاهی و بهبود روابط زوجین مفید خواهد بود.

۲)تفاوت در مسائل اجتماعی

زنها: در صحنه زندگی اجتماعی زنان بیشتر تساوی طلب هستند. همدردی ،همدلی و ملاطفت بیشتری دارند. شنونده خوبی هستند .کارشان را با یک روند آرام ،تدریجی و حرکات ملایم و ظریف انجام می دهند. سوال و جزئیات را می پرسند و طرف مقابل را به وجد می آورند.با حرف زدن مسئله را حل می‌کنند تا از فشار و ناراحتی خود و طرف مقابل کم کنند.

مردها: در صحنه زندگی اجتماعی مرد ها برتری طلب و مبارزه جو هستند. پرخاشگر و تهاجمی رفتار می کنند. برای حفظ جایگاه اجتماعی و سلطه بر دیگران بیشتر از زنان ارزش قائل هستند. شنونده خوبی نیستند. کارهایشان را با نوسانات. زیاد ولی آگاهانه، حرکات فراوان مطمئن و محکم انجام میدهند مشکل را با سکوت و تنهایی حل میکند. ساختار شنوایی مردها اجازه پرگویی نمی دهد چون ظرفیت شنیداری زیادی ندارند.

۳) تفاوت در حواس وجنسیت

زن ها: توانایی بیشتری در شنوایی دارند از هر ۱۰ محرک تقریباً زنها همه را می شنوند. قدرت بینایی بیشتری دارند در تشخیص رنگ و ادراک موفق تر هستند. بویایی قوی تر به خصوص در زمان بارداری دارند چون حس بویایی بر میزان استدلال بستگی دارد و استروژن هم در دوران بارداری بیشتر افزایش می یابد. درحس لامسه حساس تر هستند به محرک‌های لمس پاسخ می دهند.

زنها احساساتی تر هستند گریه کردن برای شان راحت تر است به خاطر داشتن احساسات قوی بیشتر گریه می کنند. ولی همیشه به صورت ارادی گریه نمیکنند گریه کردن عمدتاً یک عمل غیر ارادی است. زنان در بروز احساسات خود به دیگران اعتماد می کنند گریه کردن برای زنان یک نوع تکیه به دیگران محسوب می شود. دلیل گریه کردن زیاد زنان غدد اشکی بالا و فعال است. علایم محسوس غم را تا ۹۰ درصد بیشتر در می یابند. محدوده فضای شخصی در زنان کوچک تر است به همین دلیل دفتر کارزن ها معمولاً کوچکتر و جمع و جور تر است.

مردها در مکانی که صدا زیاد است مردها بعضی از صداها را نمی شنوند. در چهره شناسی و بازشناسی چهره ها مرد ها موفق ترند. به محرک های بینایی  حساسیت زیادی دارند. علائم غم و اندوه را کمتر در می یابند محدوده فضای شخصی مردها بزرگتر است به همین دلیل دفتر کار مرد ها بزرگتراست. از میز و صندلی های بزرگ استفاده می کنند.

۴)تفاوت در نحوه برخورد بافشار عصبی

زن ها: با هیجان موضوعی را مطرح می‌کنند. بیشتر نیاز به همدردی و حمایت دارند. رابطه گرا هستند به شرایط ذهنی توجه دارند. با تغییر خود می خواهند از شدت استرس کم کنند .به دنبال روابط حمایتی هستند و آن را جستجو می کنند.

مردها: در این مواقع مردها بیشتر گوشه گیر شده در خود فرو می روند تا مشکل را حل کنند برای رسیدن به حالت عادی مرد سعی می کند. مسئله را حل کندو بعد از حل مسئله سریعتر به حالت عادی باز میگردد هدف گرا هستند. با تغییر دادن دنیای عینی بیرون از شدت استرس خود کم می کنند .کمتر به دنبال روابط حمایتی هستند.

۵) تفاوت در ازدواج

زنها: به ازدواج  هیجانی و احساسی نگاه می کنند .ازدواج رابه منزله یافتن کسی در نظر می‌گیرند که دائماً با او خوشحال است با او همدردی می کند. دائماً او را به گردش و تفریح می برد تمام نیاز های مادی و معنوی او را برطرف میکند. کلاً نگاهی رومانتیک به مقوله ازدواج دارند.

مردها: ازدواج از دید مرد یعنی استقلال فکر می کند رئیس است علاقه زیادی به این استقلال دارد و از نظر هویتی دوست ندارد تحت نظارت و انتقاد شخص دیگری باشد. انتقاد را نوعی عدم استقلال میداند اگر همسرش ازاو انتقاد کند خشن و عصبی میشود بر خلاف تصور همه که فکر می‌کنند در پایان رابطه زنان بیشتر آسیب می بینند آقایان شدیدا آسیب پذیرهستند . چرا؟ در شکست عاطفی زنان به دوستان شبکه‌های اجتماعی و …. پناه می‌برند. اما مردها کاملاً در خودشان می ریزند  حرف نمی‌زنند، مردها نصیحت زنان را به عنوان عدم کفایت و شایستگی خود قلمداد می‌کنند. نباید به مردها راه نشان دادبرخلاف ان زن ها دوست دارند که همسرشان را ه جویی  کند. فکر می کنند چون  همسرش را دوست دارد حتما به او کمک خواهد کرد .

مردها راه حل محور هستند تا زن شروع به صحبت و گلایه می‌کند راه حل می‌دهند. در این مواقع زن ها به شدت عصبی میشوند چون زن الان راه حل نمی خواهد فقط گوش شنوا می‌خواهد. موقع مشکل زن خودش از مردطلب راه و حل و کمک می کند ولی مرد ها عموماً از زنها طلب کمک و راه حل و نمی کنند.

۶) تفاوت در تفکر

زنها:جزئی نگر، توجه به نکات ظریف و تمرکز بالا دارند با ارزش ترین اطلاعات را به نسل بعد منتقل می کنند ارتباط با دیگران در درجه نخست اهمیت است هنگام گفتگو حالت ترس، خشم، تعجب، آرامش، اضطراب و لذت به خوبی در چهره زن ها دیده می شود. در برخورد با افکار و رویدادهای غم انگیز واکنش های هیجانی تر و احساسی تری دارند. در برقراری ارتباط، فراگیری زبان  وگوش دادن قوی تر هستند. گفت و شنود همدلی وسیله ارتباط عاطفی و احساسی برای زنان است برای اینکه به گفتگو ادامه بدهند زیاد سوال میپرسند. زن ها فکر میکنندکه اگراز شوهرخود سوال نپرسد شوهرش اورا به  بی تفاوتی متهم میکند. موقع گوش دادن واکنش دارند سر تکان میدهند و آوا دارند.

مردها:  تفکر کلی و جامع دارند. کلی نگر هستند. سازنده و اخلاق و ریسک پذیر ند،به دنبال تجربه های جدید میروند. مردان نیاز مبرمی دارند که به اهدافشان جامه عمل بپوشاند. استقلال موقعیت و شغل برای آنها بسیار مهم است. موقع گوش دادن چهره مردها دچار تغییر زیادی نمی شود. در برخورد با افکار غم انگیز و رویدادهای ناراحت کننده معمولاً خونسرد تر هستند احساس خود را بروز نمی دهند یا کمتر بروز می‌دهند. مردها سوالات کمتری می پرسند چون معتقد ندکه اگر همسرش  قرار باشد چیزی را بگوید خواهد گفت. موقع گوش دادن علامتی ندارند زمانی اوا دارد که بخواهد توافق اش را اعلام کند. معمولاً خلاصه ،کوتاه و کلی حرف میزنند. در برقراری ارتباط، فراگیری زبان، گوش دادن ضعیف تر هستند. گفتگو برای مردها وسیله ارتباط و تبادل اطلاعات است چون می خواهند کاری را انجام بدهند. اهل توضیح و تفضیل نیستند.

۷) تفاوت در دروغگویی

هر دو برابر دروغ می گویند

زنها: دروغ می گویند تا احساس بهتری داشته باشند، ارتباطشان را حفظ کنند. زنها زبان بدن آقایان را درک می کنند زودتر متوجه دروغگویی آقایان می شوند. به همین دلیل مدعی‌اند آقایان بیشتر دروغ می‌گویند که این مسئله صحت ندارند. گاهی آقایان دروغ میگویند بدون هیچ مشکلی و گاهی هم لو نمی رود. اسکن مغز خانم ها نشان داده که به طور متوسط ۱۴ تا ۱۶ بخش هر دو نیمکره مغز آنها زمانی که رو در رو با کسی صحبت میکنند فعال می شود. اما در مورد مردان ۴تا ۷ بخش فعال می شود چون مغز آقایان بیشتر به تجسم فضایی مشغول است.

مردها: دروغ میگویند تا بهتر جلوه کنند تا جلوی دعوا را بگیرند. در مورد جوانی و معرکه گیری و دوران سربازی دروغ می گویند. برای ایجاد حس  بهتر دروغ نمی گویند بیشتر برای بلوف زدن و دیده شدن این کار را انجام میدهند.

۸) تفاوت در هدف گزینی و ارزش ها

زن ها: در مسائل مالی محافظه کارنددر حفظ و نگهداری آن می‌کوشند. به نگهداری چیزهایی که در زندگی دارند دلبستگی دارند .اهل ریسک نیستند به گذشته بیشتر توجه دارند نگاه آنها به آینده کمرنگ تر است. زن ها به کلمات عاشقانه، رمان های احساسی و ادبیات علاقه دارند. آنها دوست دارند از هر کار آنها،  آشپزی، آرایش و…….  مردها به شدت و هیجان تعریف کنند که عموماً مردها این کار را نمی کنند. زنها وقتی صحبت می کنند به دنبال راه ‌حل نیستند نمی خواهند که نصیحت بشنوند. فقط دوست دارند که تایید شوند. زمانی احساس انگیزه می کنند که او را عزیز بدارند. مغز زنان بر اساس برقراری و حفظ ارتباط  برنامه ریزی شده و هدف اصلی شان از صحبت کردن فقط دریافت تایید است.

مردها: زمانی خود را موفق می دانند که به هدفشان برسند. به آینده بیشتر توجه دارند به راحتی گذشته را فراموش میکنند. ریسک پذیرند. زمانی اعتماد به نفسشان بالا می‌رود که موفق عمل کنند. قدرت و شایستگی برایشان مهم است. مردها عموماً راه حل مدار هستند اگر نتوانند راه حلی بدهند احساس ضعف میکنند. نظرخواهی برای مردان نقطه ضعف است معتقدند که باید خودشان به تنهایی از پس مشکل بر بیایند. در مورد مسائلی که ناراحت شان می کند به ندرت حرف می زنند.  مشکلشان را مطرح نمی‌کنند. اگر مطرح کنند، حتما ۲دلیل دارد :

 ۱)زمانی که کسی را مقصر بداند و بخواهد او را سرزنش کند .

۲) زمانی که به دنبال راه حل مسئله باشند .

زمانی احساس انگیزه می کنند که حس کنند که کسی به کمک او نیاز دارد. فکر می‌کنند اگر زیاد حرف بزنند حتماً یک خرابکاری می کنند. مردها جوک می‌گویند که خانم ها بخندند اگر نخندند خیلی ناراحت می شوند.

کلام آخر

تمام موارد گفته شده می تواند به دلایل مختلفی همچون شرایط زندگی، خانواده، نحوه ی فرزندپروری والدین، در هر فردی متفاوت باشد. بنابراین موضوع قطعی در این موارد وجود ندارد. در هر فردی نیاز به رسیدن شناختی خاص هست.