طلاق عاطفی

طلاق عاطفی

منظور از طلاق عاطفی یک قهر و یا جدایی موقتی که شامل سردی و عدم صمیمیت باشه نیست. در طلاق عاطفی، خانواده در وضعیتی پایدار از نشونه های طلاق عاطفی میمونن. با این اوصاف نمیشه گفت که طلاق عاطفی یک ناسازگاری مقطعی بین زوجین هست. بلکه یک جریان یکنواخت و روزمره هست که تمام ابعاد زندگی خانواده رو به صورت کامل دربرگرفته.

در این مقاله قصد داریم روندی که در طلاق عاطفی هست رو عنوان کنیم. عواملی که در این موضوع مهم دخیل هستن و در نهایت باعث طی شدن روند طلاق عاطفی میشن رو بررسی کنیم.

روند طلاق عاطفی

طلاق  عاطفی از جمله مواردی هست که در اکثر موارد آهسته و گام به گام در زندگی زوجین و بطن خانواده رخنه می کنه. پس از مدتی افراد متوجه میشن، رابطه ای که بینشون برقرار هست تنها در مقابل دیگران و  محیط های اجتماعی خوب و صمیمی به نظر میرسه. در خلوت، حتی قادر به تحمل یکدیگر نیستن. در مواردی هم ممکن طلاق عاطفی پس از یک یا چند اتفاق و یا چالش حل نشده در بین زوجین به وجود بیاد

از طلاق عاطفی به عنوان خانواده ی تو خالی یاد می کنیم، یعنی خانواده ای که تنها حکم هم خونه بودن رو دارن و ارتباط و واکنشی نسبت به هم ندارن. در نهایت میشه گفت از حمایت های عاطفی یکدیگر محروم هستن. چرا که گاهی حمایت های مالی بخصوص از سمت مرد خانواده با وجود طلاق عاطفی باز هم پابرجا میمونه.

 

در اصل طلاق عاطفی آثار مخربی برای خانواده داره بخصوص زمانی که بحث فرزندان باشه. چراکه آثار و مشکلات روحی و روانی همچون :

  • سردرگمی
  • نگرانی از آینده
  • افسردگی
  • گرایش به سمت خودآزاری یا دیگر آزاری
  • اضطراب
  • انزوا و گوشه گیری
  • پرخاشگری  رو با خودش بهمراه داره .

موارد موثر در طلاق عاطفی

 

1 . ذهنیت شخصی

 

زمانی که دو نفر وارد رابطه میشن هرکدوم از اونها تاریخچه ی شخصی از دوران کودکی خاص خودشون رو دارن. بهتر که بگیم کوله بار مخصوصی که کاملا مخفی هم هست رو با خودشون حمل می کنن و وارد رابطه میشن. کم کم در بطن رابطه ای که دارن موارد داخل کوله پشتی، خودش رو دخالت میده. در اصل بخشی از مشکلات زناشویی تحت تاثیر خاطرات آسیب زای دوران کودکی  هست که افراد با والدینشون دارن هست. منظور از خاطرات آسیب زا داشتن تجربه هایی مثل (تجاوز جنسی و یا والدین سنگدل، ظالم ) نیست. بلکه هر نوع ارتباطی آثار خاص خودش رو به جا میذاره و درصورتی که فرد نتونه با شناخت خودش و یادگیری مهارت های لازم، مسائل رو حل کنه رابطه ی عاطفی به سمت مشکلات حل نشده میره.

 

 

2 . خواسته های ناکام

 

هر فردی علاوه براینکه ایده آل هایی در ذهن خودش داره. زمانی که وارد رابطه میشه یکسری نیازه ها و خواسته هایی هم داره، که در زمان ازدواج سعی میکنه انتخابی داشته باشه که حداکثر این انتظارات و نیازها برآورده بشه.

اوایل رابطه تضاد و اختلافاتی که بین طرفین هست اکثرا با انکار و نادیده گرفتن. پوشانده میشن و با گذشت زمان و قرار گرفتن در موقعیت هایی متفاوت نمود پیدا می کنن. طوری که افراد فکر می کنن شریک عاطفی اونها عوض شده ودیگ نمیشناسنش.

از اونجایی که در این مواقع، زوجین مهارت های لازم رو ندارن و علاوه بر این که شناخت کاملی نسبت به شریک عاطفیشون ندارن، شناخت کاملی هم نسبت به خودشون و چیزهایی که واقعا نیاز دارن و میخوان  ندارن. مشاجره های بی نتیجه ای دارن و در نهایت  سردی و دوری کردن از یکدیگر رو تنها راه پیش روی خودشون می بینن.

 

3 . افکار بی منطق

 

زمانی که در رابطه ی عاطفی قرار می گیریم. قطعا یکی از موارد خیلی مهم که رفتار ما رو جهت میده فکرهایی که در ذهن داریم هست. در برخی مواقع افکار بی منطقی که به اصطلاح انحراف فکری هستن بی اختیار و یا از روی عادت سمت ما میان. باعث میشن رفتارهایی ازمون سر بزنه که بعدا پشیمون بشیم و یا با تکرارشون رابطه رو به سمت طلاق عاطفی ببریم.

مواردی مثل :

 . اغراق زیاد

در این مواقع به جای اینکه موضوع و مسئله ای که پیش رو داریم رو به درستی ببینیم و بررسی کنیم. در ذهنمون به مشکلی که داریم  کلی بال و پر میدیم و افکار منفی زیادی رو باهاش همراه میکنیم. طوری که مشکل انقدر بزرگ و اغراق شده میشه که درنهایت خودمون رو از حل کردنش عاجز میدونیم.

 

. تفکر همه یا هیچ

زمانی که به مشکل برمیخوریم و شریک عاطفی ما رفتاری انجام میده که ناراحت میشیم. تمام نکات رفتاری خوب و ویژگی های مثبتی که داره رو نادیده میگیریم و کل شخصیت و رابطه ی عاطفی رو زیر سوال میبریم. این انحراف فکری باعث میشه که به درستی نتونیم تصمیم بگیریم و بالغانه به مشکلی که داریم نگاه کنیم. در نهایت نمیتونیم واکنش مناسبی نشون بدیم، این کار ما باعث میشه نه تنها مشکلی که پیش اومده حل نشه بلکه بزرگتر هم بشه.

 . ذهن خوانی

با انجام ذهن خوانی بدون اینکه شریک عاطفی ما حرفی زده باشه تا بتونیم منظور اصلی رفتار و یا افکارش رو متوجه بشیم. شروع می کنیم به قضاوت در مورد اینکه منظورش چی بوده و چه فکری میکنه. این کار ما باعث میشه، تمام تلاشمون رو بذاریم که ذهن خوانی که خودمون کردیم ثابت بشه و در نهایت نمیتونیم حرف های طرف مقابل رو بشنویم. با قضاوتی که کردیم رفتار نا مناسب و هیجانی از خودمون نشون میدیم.

نتیجه ی هر سوءتفاهمی قشنگ نیست، چراکه به مشکلات هرچند گوچیک دامن میزنه .

 

 

4 . اتصال بند ناف عاطفی

 

زمانی که زوجین تصمیم به ازدواج و تشکیل خانواده میگیرن. موضوع قطع کردن بند ناف عاطفی از والدینشون اهمیت زیادی داره.  یعنی فرد از نظر عاطفی به استقلال رسیده باشه و توانایی گرفتن تصمیمات مهم زندگیش، یا حل مسائل خودش رو داشته باشی.

در زوجینی که طلاق عاطفی در رابطشون به چشم میخوره دخالت های اطرافیان از جمله خانواده به وفور دیده میشه. به طوری هر مسئله ای که پیش میاد، خانواده در دامن زدن بهش تاثیر دارن.

بنابراین بهتر که فرد به دنبال نفر سوم به عنوان یک مشاور متخصص و بی طرف باشه تا بتونه رفتار درستی رو به کار بگیره. متاسفانه به علت پاره نشدن بند ناف عاطفی این اتفاق نمیفته و به مرور تاثیرات مخرب خودش رو میذاره.

کلام آخر

زمانی که زوجین از روندی که در طلاق عاطفی وجود داره آگاه باشن، عوامل موثر در طلاق عاطفی رو بشناسن. در هر مرحله از زندگی میتونن آگاهانه تر رفتار کنن و تصمیم بگیرن. در مواردی که نیاز میبینن بیشتر آموزش ببینن و از نفر سوم، که مشاور متخصص و با تجربه هست کمک بگیرن تا با کمک راه حل های موجود، در هر مرحله که هستن زندگی رابطه و خانواده رو به سمت سالم بودن و شاد بودن ببرن.