افسردگی

افسردگی افسردگی

موضوع مهمی که در زمینه ی افسردگی نیاز هست بدونیم. این که رابطه ی مستقیمی با خلق ما داره . در حقیقت ما همگی دوست داریم از افسردگی به دور باشیم. این باور رو داریم که باید همیشه  فردی ثابت مزاج و متعادل و خویشتن دار  باشیم. به همین دلیل فکر می کنیم که خلق ما از روزی به روز دیگر نباید تغییر کنه و همینطور یکنواخت باید باقی بمونه. همیشه خلق بالایی داشته باشیم ، هر روز شاد و بدون غم باشیم  در غیر این صورت افسرده شده ایم.

در این مقاله سعی داریم با مفهوم افسردگی بیشتر آشنابشیم. درنتیجه انواعی که افسردگی داره رو بشناسیم و بدونیم چه درمان هایی میشه براش داشت.

 

افسردگی چی هست؟

بهتر بدونیم که احساس ما از الگوهای دوره ای پیروی میکنه. این الگوها باعث میشه دگرگونی های لحظه به لحظه ساعت به ساعت  و روز به روزی داشته باشیم. افسردگی حتی تحت تاثیر دما و وضعیت شیمیایی خون هم هست. در زبان ساده و کلی باید گفت این دگرگونی به نوعی  بالا پایین رفتن خلق محسوب میشه.

افسردگی زمانی رخ میده که خلق افت میکنه. میتونه متاثر از بی روحیه بودن، نا امیدی و بدبینی نسبت به زندگی، از دست دادن چیزی یا کسی باشه.

افسردگی حتی میتونه بدون هیچ زمینه ای و بدون  تاثیر از موردی خود به خود ایجاد بشه و  حالت های افسردگی رو با خودش به همراه داشته باشه. حالت های افسردگی مثل  :

  • بیزاری، ملول و  منگ بودن.
  • غرق در خیالات و نشخوار فکری شدن.
  • دمق بودن، غم زدگی.
  • احساس درماندگی، احساس کسالت
  • بی علاقگی نسبت به  کارهایی که قبلا لذت بخش بوده اما الان لذتی نداره.
  • تمام این موارد میتونه بر روی رفتار، افکار، خوشی و تندرستی ما تاثیر بذاره.

 

تفکر یک آدم افسرده

زمانی که خلق پایین و افسرده ای داریم. همش دلمون میخواد  تو لاک خودمون باشیم و از آدما دوری کنیم. مدام فکر کنیم و فکر کنیم …. به چی ؟

به اینکه امید داشتن به هیچ چیزی فایده نداره

همیشه بدترین اتفاقا بدترین آدما قرار تو زندگی من باشن و اتفاق بیفتن

کار کنم که چی بشه؟

بیرون برم که چی ؟

حالا دوستامم دیدم کلی هم خوش بگذره مثلا تهش که چی ؟

گاهی بخاطر استرس و اضطراب شدیدی که با خلق پایین و افسردگی همراه هست. فرد نشخوار های ذهنی تکراری،  پیش بینی برای اتفاق های ناگوار و دلهره آور رو در ذهنش داره. این پیش بینی ها و افکار با بدبینی هایی همراه هست و در نهایت این نشخوارهای ذهنی باعث میشه که فشار های شغلی ،خانوادگی ، اقتصادی ، روحی ، روانی که به صورت طبیعی در زندگی هست. کاملا غیر قابل تحمل بشه و فرد افسرده فقط بخواد از تمام این موارد دوری کنه و تنها باشه. در نهایت تمام این احساسات و افکار که در نظر فرد افسرده توام با بی پناهی و نا امیدی جلوه می کنه فرد رو به داشتن افکار خودکشی سوق میده.

 

افسردگی عصبی

گاهی در اثر واکنش ما به فشارهای روانی افسردگی نیز به سراغ مون میاد. واکنش هایی مثل:

از دست دادن کسی که دوستش داریم.

طلاق، جدایی

شکست در یک امتحان بزرگ و مهم.

اضطراب هایی که از یک بیماری مزمن برای مدت ها داشتیم.

در این نوع افسردگی عکس العمل های شدیدی دیده میشه و درواقع فرد میدونه که افت خلق شدیدی پیدا کرده. گاهی میگه :احساس میکنم واقعا افسرده شدم و تمام علائم رو هم میبینم. دیگه هیچ کاری بهم لذت نمیده . درواقع فرد با توجه به آگاهی که داره بیشتر سعی می کنه با مشاوره ی تخصصی و همراهی گرفتن، از دوستان و افراد نزدیک به خودش کمک کنه تا از این شرایطی که ایجاد شده بیرون بیاد.

 

افسردگی روحی

در این سبک از افسردگی عوامل ارثی تاثیرگذاره. درواقع زمانی که اتفاقات محیطی هم با این ژن ارثی همراه میشه افسردگی رو تسریع میکنه .

در افسردگی روحی فرد

احساس نا امیدی و بی ارزشی  میکنه.

خودش رو مقصر و گناهکار میدونه.

بخاطر این احساس گناه یک نوع  رنج و ناراحتی داره.

در این نوع افسردگی فعالیت فرد به شدت کاهش پیدا میکنه.

بیشتر وقتها به فکر فرو میره و عبوس به نظر میاد، با نگاهی سرد و خیره به محیط نگاه میکنه.

آهنگ صداش سرد و بی روح.

نشانه های اضطراب رو به صورت مداوم داره. یعنی :مدام دستهاش رو به هم فشار میده.

جویدن لبها و گاهی ناخن هارو داره.

آروم و قرار نداره و به طور یکنواخت هنگام نشستن به عقب و جلو میجنبه.

گاهی با داشتن چهره ای خندان سعی داره افسردگی رو انکار کنه، اما کاملا مشخص هست که این شادی ساختگی بر روی چهرش جایی نداره .

 

درمان افسردگی

 

دارو درمانی:

در مورد موضوع مهمی همچون افسردگی، بهتر این نکته رو بدونیم  که با توجه به پیچیدگی نشانه ها و تخصصی بودن این مورد. حتما نیاز هست که روانپزشک یا روانشناس بالینی و یا مشاور متخصص طی جلسه ی مشاوره. با کمک تست های افسردگی معتبر افسردگی رو تشخیص بده. یعنی این طور نباشه که من بعد از مطالعه و تحقیق درمورد افسردگی و دیدن چند نشانه، انگشت اشاره رو به سمت خودم و اطرافیانم ببرم و برچسب افسردگی رو بزنم.

در نهایت با خود درمانی و استفاده از دارو های رایجی که شنیدم، بخوام شرایط رو کنترل کنم . حتی روانشناس هم اجازه ی تجویز دارو رو برای شما نداره. فقط و فقط یک روانپزشک هست که بعد از تشخیص اجازه ی تجویز دارو رو داره.

 

روان درمانی

در مورد مراحل روان درمانی افسردگی که قطعا مکمل و همراه با دارو درمانی هست. این نکته اهمیت زیادی داره که روانشناس و روانپزشک شما با هم هماهنک و همگام باشن.

درواقع زمانی که به روانپزشک جهت دارو درمانی مراجعه کردید. از مراحل روان درمانی و مراجعه به روانشناس غافل نشید و برعکس. اگر به روانشناس مراجعه کردید و اینطور تشخیص داده شد که دارودرمانی به روند درمان کمک میکنه. حتما پیشنهاد روانشناستون رو قبول کنید .

طی مراحل روان درمانی از روش ها و تکنیک های خاصی جهت درمان افسردگی استفاده میشه که درمان شناختی _رفتاری از جمله  تکنیک های معروف و بروز هست. روانشناس به تشخیص خودش ترکیبی از چند روش به همراه یک روش غالب رو انتخاب میکنه و شما رو هم از انتخابش مطلع میکنه. درواقع همکاری فرد در جلسات مشاوره تاثیر بسزایی در درمان داره. هرچند شما هم باید دقت داشته باشید  که روانشناس متخصصی رو انتخاب کنید.

 

کلام آخر

با خوندن هیچ نوع مقاله کتاب و یا متنی سعی در تشخیص افسردگی برای خودتون و دیگران نداشته باشید. چرا که تنها علائم نیستن بلکه نیاز هست متخصص حرفه ای بتونه تمام جواب و علائم رو بررسی کنه و در جهت پیش برد روان درمانی و دارو درمانی اقدام کنه. بلکه نیاز به تشخیص روانشناس متخصص هست.