با ترس از تنهایی چه کنیم؟

اگرچه در همزیستی با دیگران هستیم و افراد زیادی در پیرامون ما زندگی می کنند. اما همیشه دوست داریم متعلق به کسی باشیم. و از جانب کسی تایید شویم دوستمان داشته باشند و مورد احترام قرار بگیریم. انسان وقتی تنهاست به دنبال ارتباط و تعامل میرود حال که از طریق کار ،انجمن‌ها، دوستان، شریک عاطفی و ……

احساس تنهایی به تمام احساساتی گفته می‌شود که فرد فکر میکند تعاملات اجتماعی و معنی دارش کمتر از مقدار مورد نیاز خودش هست. اما باید این واقعیت را پذیرفت که تنهایی بخش لاینفک زندگی انسان است و گریزی از آن نیست .به هر ترتیب انسان تنها شدن را تجربه میکند (فوت عزیزان ،طلاق، مهاجرت ،از دست دادن شریک عاطفی و …… خواه‌ناخواه این اتفاق می افتد و بهترین راه این است که بتوانید با آن کنار بیایید و خود تان را دوست داشته باشید. در این مواقع مشاوره رایگان برای گذراندن دوران سوگ ضروری است.

انواع تنهایی؛

الف)احساس تنهایی:

اینکه فرد در یک رابطه عاطفی یا در کنار خانواده، اجتماع و دوستان باشد اما احساس تنهایی کند به این دلیل که رابطه ها برایش رضایت بخش نیست. در واقع در میان جمع  تنهاست حضور دیگران او را خوشحال نمیکند و از درون حس تنهایی بر او غلبه می کند.

ب) ترس از تنهایی:

فردترس از دست دادن عزیزان و تنها ماندن دارد. این احساس به این دلیل است احساس ناامنی می کند یعنی قصد فرار از خودش  را دارد و با خود واقعی اش احساس راحتی نمی کند و می خواهد به هر قیمتی در یک رابطه بماند تا مبادا تنها شود.

مزایای تنهایی:

تنهایی همانند بسیاری از رویدادهای جامعه مثل پیشرفت تکنولوژی و فضای مجازی،دارای معایب و محاسنی است که به نحوه برخورد و استفاده ما از انها بستگی دارد. یا عامل رشد  ویا دلیل گرفتاریها و انزوا ی ما میشود.

الف)همه مادر دنیای امروز تحت فشار هستیم و باید سخت کار کنیم و در جامعه حضوری فعال داشته باشیم. این مسئله شاید به رشد انسان کمک کند اما دیگر زمانی برای خودمان نخواهیم داشت. تنهایی تنها عنصری است که می‌تواند ما را خلاق کند و به شناخت از خودمان برساند کمک می‌کند تا خودمان را کشف کنیم. با خودمان روراست باشیم و توانمندیها و علایقمان را بسنجیم.

ب) تنهایی به ما این اجازه را می‌دهد تا حواسمان را به محیط اطراف خوب جمع کنیم. محیطی که همیشه بی اعتنا از کنار آن رد می شدیم حالا جذاب و دوست داشتنی شده. تجربه چنین حسی می تواند زیبا حتی عرفانی باشد. کسانی که هرچند کوتاه توانسته اند خود را از بند فشارهای اجتماعی رها کرده و به آغوش خلوت و تنهایی خود پناه ببرند(طبیعت،محل زندگی شخصی،سفر و….)خود را از تنش،در گیری های فکری و روانی ،چانه زنی با کسانی که یکدیگر را درک نمی‌کنند و….رها کرده اند.

ج) افرادی که تنهایی را به معنای واقعی آن تجربه می کنند به مراتب سالم تر و آرام تر از سایرین هستند،بیشتر میشنوند و کمتر صحبت میکنند،این افراد عموما راز داران خوبی هستند . البته  بدین معنی نیست که ما اطرافیانمان را به خاطر رسیدن به تنهایی کنار گذاشته و به موجودی گوشه گیر تبدیل شویم بلکه باید یاد بگیریم بین تنهایی و ارتباط با جامعه تعادل برقرار کنیم.

تنهایی و روابط ناسالم:

الف)هر کدام از ما ملاک‌ها و معیارهایی از آدم ایده آل مان از زمان کودکی در ذهن  ساخته ایم. ملاک هایی مثل: شغل ،ظاهر ،سن ،تحصیلات، مذهب و…… ملاک های ما دقیقاً مرتبط با خودمان و جامعه ای است که در آن زندگی می کنیم اما اینکه چقدر باملاکهای خود آشنا باشیم اهمیت دارد. وقتی ترس از تنهایی به سراغ ما می آید یواش یواش از استانداردها و ملاک و معیارها و عقایدمان کوتاه می آییم.

  مثال

اگر از لحاظ عقاید با من همراه نیست ایرادی ندارد فقط در کنار من باشد و با من در ارتباط باشد. یا اگر از لحاظ اخلاقی ملاک های من را ندارد به او  فرصت میدهم شاید درست شود ولی رهایش نمی کنم و اجازه نمی دهم که رهایم کند. چون من به او نیاز دارم و از تنهایی و تنها شدن هراس دارم . اینگونه است که اجازه میدهیم و می‌خواهیم که با ما در ارتباط  بماند و به جای اینکه به دنبال آدم مناسبی باشیم که همخوان با ملاک ها و معیارهای و عقاید ما باشد. چشم مان را بروی آسیبها ی رابطه و خواسته هامان می بندیم. حتی اگر از رابطه لذت نبریم و بدانیم این رابطه به صلاح ما نیست.

ب) رابطه ناسالم، رابطه آسیب‌زا پرتنش ، یک طرفه و عدم امنیت در آن و با وجود همه آنچه که از این رابطه می دانیم ولی وقتی که می‌فهمیم قرار است با از دست دادن او تنها شویم در این ضرابطه می مانیم و خودمان را گول میزنیم که ایرادی ندارد، بهتر از این است که برود و ما همچنان این رابطه نامناسب را ادامه می‌دهیم و به خودمان از لحاظ روحی روانی و جسمی آسیب میزنیم و متاسفانه نکته مهم اینجاست ، افرادی که ترس از تنهایی دارند به سراغ افراد نامناسب می روند رابطه نامناسب را ادامه می دهند در این صورت فرصت های خوب و آدمهای خوب و، موقعیت های بهتر زندگی را از دست میدهند.

 ۴)گول نخورید:

مهارتهای اجتماعی هیچ ربطی به احساس تنهایی ندارد. پول،شغل،قدرت،ثروت تحصیلات و…..باعث نمی‌شود که شما احساس تنهایی نکنید چون این حس قسمتی از زندگی انسان است.پس خودتان را گول نزنید واگر از موقعیت قابل قبولی برخوردار هستید واین حس را تجربه کردید دنبال ایرادودلیل نگردید .

۵)روراست باشید:

لطفاً با خودتان رو راست باشید.تنهایی را دوست دارید یا در اجتماع بودن را ؟

اگر از تنهایی لذت می‌برید ونسبت به چیزی یا کسی

وابستگی ندارید ،از تنهایی خود لذت ببرید و نهایت استفاده را ازان ببرید .کم نیستند انسانهای بزرگی که در تنهایی آثار بزرگی  خلق کرده اند مثل :ثورو نویسنده کتاب والدن

او در دل طبیعت و در زمان تنهایی، این کتاب را خلق کرد که از آثار بی نظیر اوست .

۶) تفکیک کنید:

به خودتان رجوع کنید ترس از تنها شدن دارید یا احساس تنهایی میکنید

اگر ترس از تنها شدن دارید  انجمن‌ها ،گروه های دوستی،طبیعت گردی، ورزشهای گروهی ،یک دوست خوب ورابطه سالم بسیار کمک کننده هستند.

اما اگر احساس تنهایی میکنید حتی درجمع ،ان را بپذیرید،خودتان را چک کنید واگر موثر نبود حتما از یک متخصص کمک بگیرید

چگونه بر احساس تنهایی غلبه کنیم؟

احساس تنهایی مداوم به احساس غم و استرس تبدیل می شود، غم مغز شما را بیدار میکند.این بیداری یک آلارم است تا شما به بهبود  این حس کمک کنید، امابا دید منفی به اطراف می نگرید.دقیقا همین جاست که دچار حس بد ،نسبت به خودتان واطرافیانتان میشوید.

و این حس بد باعث میشود با دیگران برخورد نکنید از حضور آنها ممانعت کنید و  شما دوباره به نقطه اول باز گردید و این چرخه ادامه پیدا می‌کند به این چرخه دایره غم میگویند

#راهکارها

۱)پذیرش:

قبول کنید احساس تنهایی کردن یک حس طبیعی است،خجالت نکشید وان را پنهان نکنید .مثل گرسنگی.وقتی گرسنه اید،خجالت نمی‌کشید ،قبولش میکنیدو غذا میخورید.

۲)ویژگی ندانیم:

به طور مداوم نگویید که این ویژگی من است .خودم دوست ندارم در جمع یا اجتماع باشم.این یک تله است و اگر مداوم گرفتار این احساس شوید،دچار افسردگی میشوید. در اجتماع ودر گروه بودن جزعی از بقاست.درست مثل غذا خوردن.

۳)خودتان را چک کنید:

ببینید چطور به دنیای اطرافتان نگاه میکنید.ایا فکر میکنید همه می‌خواهند شمارا ازبین ببرند؟

قصد اسیب زدن به شما را دارندو یاطرز فکر بدی نسبت به شما دارند؟

اگر چنین احساساتی داشتید،تلاش کنید عینک تان را عوض کنید و اطرافتان را واضح تر ببینید و بدانید کسی قصد آسیب زدن به شما را ندارد. این یعنی پذیرش.

کلام آخر 

با تمام این اوصاف خیلی اوقات تنها تلاش ما در جهت فرار از تنهایی است. درصورتی که بهتر است بدانیم که ما به عنوان یک فرد اگر زمان و اوقاتی که با خود و خلوت خود داریم. برای ما لذت بخش نباشد. نمی توانیم شرایطی ایجاد کنیم که در یک رابطه ی عاطفی نیز بتوانیم با موفقیت عمل کنیم. مشاوره ی ازدواج رایگان شما را در این روند همراهی می کند.