فهرست مطالب
چطوری طلاق رو به بچم بگم
طلاق وحشتناک ترین و سخت ترین اتفاق زندگی نیست. شما به عنوان والدین می تونید طلاق را به عنوان دری جدید که رو به دنیای جدیدی باز میشه معرفی کنید نه دری که دنیارو به روی شما و فرزندتون میبنده.
بهتر که بدونیم بچه ها برای اینکه از حالت گیجی و سردرگمی که براشون به وجود اومده بیرون بیان. سوال های مستقیم و غیر مستقیمی رو از خودشون و شما می پرسن که نیاز هست والدین مهارت شروع گفتگویی شفاف در مورد طلاق رو داشته باشن تا از آسیب های فرزندان طلاق کم کنن.
در اینجا سعی داریم شما رو همراهی کنیم تا در مورد طلاق یعنی اتفاقی که افتاده و یا قرار بیفته با فرزندتون حرف بزنید. بتونید به سوالاتی که در خصوص طلاقی که برای خانواده داره اتفاق میفته و یا افتاده جواب بدید.
بچه رو تشویق کن سوال بپرسه
- بابا چطوری دلش میاد با یکی دیگه زندگی کنه ؟
- چرا باید از این خونه بریم؟ من اتاقمو دوست دارم
- تو چطوری دیگه مامانو دوست نداری؟
دیدگاه والدین در طلاق
در هر مرحله از طلاق پریشانی، دودلی و تردیدهایی وجود داره که باعث میشه سوالات زیادی ذهن کل خانواده رو درگیر کنه. در این مواقع پدر مادر سعی می کنن که نگاهی منطقی به طلاق داشته باشن و طلاق رو راهی برای داشتن آینده ای بهتر میدونن. هرچند داشتن همچین دیدگاهی اصلا آسون نیست و صرف نظر از اینکه چقدر انتخاب طلاق عاقلانه و درست بوده. زوجین معمولا در این سوالات دست و پا می زنن که :
- یعنی واقعا نمی تونستم جلوی این مسئله رو بگیرم؟
- حالا زندگیم چی میشه؟
- نکنه کار اشتباهی کردم ؟
- نمی دونم واقعا می تونم تو زندگیم دوباره رنگ خوشبختی رو ببینم یا نه؟
- بقیه چی فکر می کنن ؟
در اصل بچه ها هم سوال هایی ذهنشون رو مشغول میکنه که فقط از روی نگرانی نیست. بلکه زاییده ی خیالات و نتیجه ی اضطراب و ترسشون هست و پر از سوء برداشت و رنجش میتونه باشه.
سوالاتی مثل (یعنی بابا دیگه منو دوست نداره ) ( نکنه چون من به حرفشون گوش نمیکردم دعوا میشد. حالام میخوان از هم جدا بشن ) معمولا والدین یا با خشم جواب این سوالات رو میدن و یا توجهی نمیکنن. یا اینکه خیلی سر سری و کوتاه پاسخ میدن.
این طور نیست که فکر کنیم وقتی برگه های طلاق امضا شد و کار تمام شد، دیگه همه ی سوالات به یکباره ناپدید میشن. همینطور که بچه ها بزرگتر میشن و وارد مراحل مختلف زندگیشون میشن دوباره مسئله ی طلاق والدینشون رو بررسی می کنن. از اونجایی که به مرور زمان درک و شناخت متفاوتی پیدا می کنن. سعی می کنن بفهمن که واقعا چه اتفاقی افتاده. مقاله ی مشکلات طلاق نیز کمک کننده خواهد بود.
دیدگاه فرزند شما نسبت به طلاق
اینکه فرزند شما چه دیدگاهی نسبت به طلاق و اتفاقی که در زندگیش افتاده پیدا کنه بستگی به دو مورد داره.
- نوع نگاه والدین به قضیه ی طلاق.
- واژه ی مناسبی که برای بیان مسئله ی طلاق و شفاف کردنش استفاده می کنید.
شرح شما از طلاق در ایجاد دیدگاهی قوی و ماندگار از این اتفاق، اهمیت بالایی داره. اینکه از سر خشمی که نسبت به شریک عاطفیتون دارید طلاق رو دردناک توصیف کنید و از همسرتون فردی دروغگو، بی مسئولیت، بد ذات وعذاب دهنده بسازید. قطعا برای خود فرزندتون مخرب هست. چرا که دیدگاهش نسبت به دنیا و بقیه ی آدما، بخصوص شریک عاطفی که بخواد در آینده انتخاب کنه هم تغییر میکنه.
بله واقعا سخته از همسری که مملو از ویژگی های بد بوده بدگویی نکنید. این مورد رو بخاطر داشته باشید رابطه ای که فرزند شما با پدر و مادرش داره تاثیر بسزایی در روابطی که درآینده داره به جا میذاره. ممکن که یک مرد نتونه همسر خوبی باشه اما در روابطی که با فرزندش داره موفق تر عمل کنه. ممکن یک زن رفتار مناسبی با شوهرش نداشته باشه، اما مادر خوبی باشه. با ایجاد دیدگاه منفی در ذهن فرزند اون رو از داشتن پدر و مادری که میتونه نیاز های عاطفی و روحیشو تامین کنه محروم می کنیم.
در نتیجه حتما محیطی آرام و امنی روفراهم کنیم. فرزندمون رو در آغوش بگیریم و اجازه بدیم سوالاتش رو بپرسه هر چقدر هم که احمقانه باشه تا احساساتش رو بدون ترس و سرزنش بگه و بدونه هر حسی که داره طبیعی هست. بابا و مامان در هر شرایطی اون رو دوست دارن و میپذیرنش. بهش میگیم که هیچوقت قرار نیست ناراحتی هاش رو پنهون کنه و هر وقت دلش بخواد میتونه درموردشون حرف بزنه با مامان و بابا حرف بزنه.
مقاله ی ازدواج بدون رضایت والدین نیز کمک کننده خواهد بود.
والدینی که دوست ندارن به حرف ها و سوالات بچه ها گوش کنن
این مورد که طلاق رنجش و فشار زیادی، برای والدین بهمراه داره. حتی برای سوالات خودشون هم هنوز جوابی پیدا نکردن، تمام وجودشون خشم و ناراحتی از این اتفاق هست کاملا قابل قبوله. رفتار از روی بی میلی و اکراه با فرزند، بخصوص دربرابر مسئله به این مهمی که حتی پذیرش و هضمش برای بزرگسالی مثل والدین سخته، قطعا در آینده نتایج بدی رو با خودش به همراه داره.
جواب ها و رفتارهای نامناسب والدین مثل :
- فرزند 6 ساله : مامان چرا بابا داره از پیشمون میره؟
مادر : تو هنوز خیلی بچه ای، این چیزارو نمی فهمی.
- فرزند 10 ساله : تو همین روزا میخوای ازدواج کنی؟
والد : الان وقت پرسیدن این سوالاست؟ بذار ببینم اصلا با همین زندگی دارم چیکار میکنم.
با این نوع برخورد و جواب دادن به سوالات، بچه ها دو حالت فکری براشون پیش میاد:
1 . اول این که حس می کنن دوست داشتنی نیستن و دیگران هیچ اهمیتی بهشون نمیدن.
2 . دوم اینکه فکر میکنن بیان احساسات و پرسیدن سوال در مورد این اتفاق اشتباه هست. بنابراین با دنیایی از سوالات بی جواب و احساسات سرخورده باقی می مونن، که آسیب خودش رو برای آینده به جای میذاره.
نتیجه گیری
پدر و مادر تنها مکان امن برای فرزندان هستن. این آغوش امن والدین اگر آروم و قرار نداشته باشه و سراسر سردرگمی، خشم و ناراحتی باشه دیگه جایی برای فرزند خودش نداره.
در نتیجه بهتر که با کمک گرفتن از مشاوره کودک که بدون سرزنش و قضاوت، داستان خاص زندگی مارو بشنوه و بهمون کمک کنه تا به آرامش و حال خوب برسیم. شرایط رو کنترل کنیم وتبدیل به مکان امنی برای فرزندمون بشیم. مشاوره رایگان تلفنی در آوای مشاوران شرایطی را فراهم آورده تا این مسیر را به بهترین شکل طی کنید.
بدون دیدگاه