فهرست مطالب
مراحل روحی و مشکلات طلاق
مشکلات طلاق
در روند جدایی معمولا افراد با مشکلات طلاق دست و پنجه نرم می کنن. درحقیقت برخی مشکلات و چالش ها جزء جدانشدنی در رخداد مهمی مثل طلاق هستند. این مورد به این معنی نیست که غیرقابل کنترل هستن و قرار افراد همچنان غرق در ناراحتی آسیب ها و مشکلات باشن. بلکه با داشتن آگاهی نسبت به این مسائل و استفاده از راه حل های مختص اونها میشه مدیریتشون کرد.
آوای مشاوران در این مقاله قصد داره که مراحل روحی که در روند طلاق و یا بعد از طلاق، ممکن باهاشون رو به رو بشید رو عنوان کنه تا قدمی در جهت آگاهی برداشته بشه و اینکه افراد بدونن در این موقعیت ها بهتر که چه نوع دیدگاهی داشته باشن.
مراحل روحی و مشکلات طلاق
از دید روانشناس اسپیرا، تجربه ی طلاق با تغییرات درونی و بیرونی سریعی برای فرد همراه هست. فرد معمولا در این مرحله دنبال این هست که نیروی خودش رو از مولفه های بیرونی بگیره تا بتونه سرمایه گذاری مجددی داشته باشه. به این مرحله سوگ بعد از طلاق گفته میشه.
سوگ و ناراحتی بعد از طلاق گام به گام با کمک مشاور سپری میشه. انرژی لازم بدون سرکوب هیچ احساسی بدرستی به فرد برمیگرده. درواقع ما در طول طلاق زمانی که حتی نمی این سوال مهم را داریم نمیدونم طلاق بگیرم یا نه. افکار و احساسات این چنینی رو تجربه می کنیم:
انتقاد از خود :
فرد با خودش فکر میکنه اگر من واقعا دوست داشتنی بودم همسرم هیچوقت نمی خواست از من جدا بشه. باهام میموند و نیازهامو می دید.
فرد در این حالت احساس خشم و ناراحتی که نسبت به شریک عاطفی خودش داره انکار میکنه و انگشت اشاره رو به سمت خودش میاره. با این کار تمام شخصیت خودش رو زیر سوال میبره. درنهایت با سرزنش هایی که داره خودش رو آدمی نالایق میدونه که دوست داشتنی نیست.
افسردگی :
وقتی که یاد نگیریم که در مواردی واقعا نیاز هست، نقاط ضعف و قوت خودمون و دیگران رو بپذیریم و باهاشون سازگاری داشته باشیم. دقیقا در طلاق افسردگی رو تجربه می کنیم. این نکته ی مهم باید گفته بشه که در این موارد، همیشه افسردگی به شکل گوشه گیری محض نمود پیدا نمیکنه. بلکه فرد به جای گذر از مرحله ی سوگ به خودش برچسب بی احساسی میزنه. به سمت خوش گذرونی، روابطی زودگذر، با هدف داشتن تجربه های جنسی متفاوت میره تا با اینکار از خودش در برابر افسردگی دفاع کنه .
خشم
در تجربه ی مهمی همچون طلاق ممکن که فرد احساسی مثل خشم رو تجربه کنه که این خشم نسبت به خودش و اطرافیان هست. تا اینجای کار وقتی که خشم به عنوان یک احساس بروز پیدا میکنه طبیعی هست و نیازی به سرکوب نیست. بلکه نیاز به مهارت و همیاری تخصصی از سمت مشاور هست تا در جهتی درست مدیریت بشه. بخشی از این احساس خشم، انتقال یافته از دوران کودکی هست و نیاز به بررسی و آگاهی بخشی به فرد داره، تا بتونه کنترل این مورد رو بدست بگیره و اجازه نده به صورتی مخرب با عنوان کلی طلاق بر روی زندگیش اثر بذاره.
احساس گناه
زمانی که فرایند طلاق طی میشه و بعد از جدایی فردممکن تا حدی دچار احساس گناه بشه. این احساس گناه که همراه با حس رهاشدگی هست باعث میشه که فرد به دنبال سرمایه گذاری عاطفی مجدد نباشه. حتی اگر هم در رابطه ی عاطفی قرار میگیره اجازه نمیده که رابطه به درستی پیش بره.
در مواردی هم رابطه ی عاطفی جدید رو وارد چرخه ی جدایی و بازگشت های متمادی میکنه. از این جهت که آگاهی نسبت به این مورد نداره مدام دچار ناراحتی و سرخوردگی میشه و علت این شکست هارو با همون احساس گناه و گناهکار بودن پوشش میده.
مقاله ی خیانت پشیمونی نداره نیز در این مورد کمک کننده خواهد بود.
بدبینی :
با داشتن تجربه ی طلاق، فرد اینطور فکر میکنه که در زندگیش فریب خورده و دیگه هیچوقت آدم مناسبی نمیتونه وارد زندگیش بشه. قرار از این به بعد با آدم های پوج و فریبکار روبه رو بشه و دیگ رابطه ای ماندگار و عاطفی رو تجربه نکنه.
حتی در مواردی با وجود اینکه شریک عاطفی جدید نشان از رفتارهای قابل اعتماد و سازنده داره ، فردی که تجربه ی تلخ رو داشته نمیتونه باور کنه ، در حقیقت زمانی که این بدبینی ادامه دار میشه قطعا نیاز به بررسی ریشه ای و طولانی این موضوع از دوران کودکی فرد داره، تا با همراهی متخصص حل بشه و دوباره بتونه رابطه ای عاطفی ،سازنده و شادی رو تجربه کنه.
طلاق خوبه یا بد ؟
در درجه ی اول باید این نکته رو یادآور بشیم. درسته که طلاق و جدایی میتونه تجربه ای تنش زا باشه. با این وجود باز هم طلاق میتونه فرصتی برای رشد فردی، بین فردی و به دست آوردن خودمختاری باشه. برخلاف فکری که عامه در خصوص افراد (مطلقه) یا ( دوبار شکست خورده ) دارند. افرادی که تجربه ی طلاق دارند واقع بین تر هستند و بیشتر موافق شادی هستن.
با این تفاسیر طلاق میتونه تاثیرات مثبت و منفی خودش رو داشته باشه. تمام این تاثیرات وابسته به نوع رفتار و انتخاب شما در تجربه ی این دوره ی حساس داره. فردی که اهمیت داشتن یک مشاور متخصص روحی رو نادیده نمیگیره و گام به گام موارد رو پیش میبره. تفاوت فاحشی در هضم این تجربه به نسبت فردی که با احساس و هیجاناتی که ممکن هست به ظاهر منطقی باشن پیش رفته داره.
و اما زمانی که در این خانواده فرزندی وجود داشته باشه. فرزند طلاق تاثیرات مبهمی رو تجربه میکنه و درواقع در شرایط طلاق عملکرد والدین اهمیت خیلی زیادی پیدا میکنه. نیاز به هدایت و جهت دهی مناسب، با هدف کمترین آسیب برای فرزند رو داره .
فرزندان بیشتر از هرکسی حس از دست دادن رو تجربه می کنن. بخصوص اگر یکی از والدین در دسترس نباشه، میزان سازگاری والدین در مرحله ی طلاق تاثیرات خاص و مهمی داره. تجربه ی طلاق هرچقدربرای فرزندان بیشتر عذاب آور و استرس زا باشه. قطعا در مرحله ی رسیدن به ثباتی موثر، پیدا کردن اهداف زندگی، پیدا کردن مهارت زندگی برای فرزندان مشکل ایجاد می کنه. بنابراین والدین با همراهی و مشورت مشاوره کودک موثر میتونن شرایط رو تحت تسلط و مدیریت خودشون قرار بدن.
مقاله ی چطور طلاق رو به بچم بگم کمک کننده خواهد بود.
کلام آخر
در حقیقت این دیدگاه ما به جدایی و طلاق هست که میتونه تمام مراحل رو سخت و غیرقابل کنترل کنه. در این مورد که طلاق ناراحتی ها و چالش هایی رو با خودش به همراه داره شکی نیست. اینکه فرد برای تک تک این مراحل و حل کردن این چالش ها چه برنامه ای داره. چه تفکراتی رو در ذهنش پرورش میده از اهمیت بالایی برخوردارهست. در شرایط روحی و خلقی فرد هم تاثیر میذاره. درواقع در این روند استفاده از مشاوره طلاق در قالب مشاوره فردی کاملا ضروریست که مشاوره رایگان تلفنی کمک کننده خواهد بود.
بدون دیدگاه